نویسنده: سید رضا حسینی




 
وقتی بحث هنر ابتدایی مطرح می گردد هدف ما، بررسی آثار هنری اقوامی است که یا در اولین مراحل تکامل بشریت قرار دارند (ما قبل تاریخ) و یا به شیوه های زندگی انسان در اولین مراحل تکامل بشر، ولی درعصر حاضر زندگی می کنند (بدوی). پس با این تعبیر هنر ابتدایی به دو بخش «ماقبل تاریخ» و «بدوی» تقسیم بندی می گردد. یکی از دلایل مهم گرد آمدن این دو بحث در یک مبحث، دارا بودن وجوه تشابهی است که بین آثار هنری و نوع بینش و تفکر این انسان ها وجود دارد و بیش از هر چیز حاکی از پیوند نزدیک و مستقیم هنر و زندگی در دوران خامی بشر است.
علت استفاده از واژه ی «ابتدایی» جهت بررسی هنر این اقوام عبارت است از:
1) استفاده ی این اقوام از ابزار ابتدایی جهت خلق آثار هنری
2) ماندن و سکون و ایستایی این اقوام در یک مرحله ی خاص و ابتدایی از رشد و توسعه ی علمی و عملی
ما در این جا به بررسی هنر و در هر دو بخش می پردازیم:

هنر و معماری پیش از تاریخ

هنر پارینه سنگی

دوران پارینه سنگی مصادف است با دوران چهارم زمین شناسی (بین 30 تا 50 هزار سال قبل). آثار مربوط به این دوره بیشتر در کشورهای فرانسه - اسپانیا - خاور نزدیک و آسیا به دست آمده است که بیشتر شامل آثار نقاشی بر دیوار غارها و پیکره های کوچک است. هنر غارنشینان را می توان اولین بخش از تاریخ تفکر، تخیل و خلاقیت بشری به شمار آورد، چرا که به وسیله ی قابلیت ساختن تصویر و نماد (سمبول) بود که بشر توانست بر محیط خود مسلط شود. هنر انسان نخستین زبان حال طفولیت بشری است. همان طور که تمام کودکان از هر نژاد و ملیت و دین به تبع داشتن فطرت پاک مشترک دارای هویتی واحد هستند و این هویت واحد را در تشابه آثار نقاشی کودکان می توان مشاهده کرد، هنر انسان های پارینه سنگی نیز که در موقعیت های جغرافیایی مختلف کشف شده و متعلق به اقوام متفاوت و دارای تشابهات ساختاری و محتوایی است.

نقاشی پارینه سنگی

قدیمی ترین نقاشی ها، در غارهای محل سکونت انسان های غارنشین پیدا شده است. مناطقی نظیر شمال و شرق اسپانیا (غار آلتامیرا)، جنوب فرانسه (غار آریژ - غار فون دوگوم - غار لاسکو) و علاوه بر این غارهایی در خاور نزدیک و غرب آسیا، ایران، هند و آفریقا که البته متأخرتر از نقاشی غارهای اروپا هستند. از خصوصیات این نقاشی ها به طور کلی می توان بدین موارد اشاره کرد:
1) پیدا شدن نقاشی ها در منتهی الیه غارها. انسان غارنشین معتقد است این نقش ها روح حیوانی است که در طبیعت وجود دارد و باید از آن محافظت نمود و همین امر جنبه ی تزیینی بودن این نقاشی ها را منتفی می کند (تصویر 1).
2) استفاده از رنگ های معدنی و گیاهی (خاک رس + ذغال + اکسید فلزاتی ماند آهن، منگنز یا گل اخرا + مخلوطی از چربی حیوانات).
3) استفاده از ابراز سنگی نوک تیز جهت کنده کاری نقوش در مواقعی که از رنگ استفاده نمی کند.
4) استفاده از نقوش طبیعت پردازانه (ناتورالیستی) (تصویر 2)
5) عدم رعایت ترکیب بندی به شیوه ی امروزی و عدم ارتباط تصاویر با یکدیگر (تصویر 3).
استفاده ی حسی برای بیان نوعی خاص از پرسپکتیو و بعد نمایی خطی (در نقاشی گوزن شمالی غار فون دو گوم)
6) استفاده از پستی و بلندی دیوار جهت القای بعضی از حرکات طبیعی تصاویر (تصویر 4).
7) انتخاب تصویر حیوانات به عنوان اصی ترین موضوع، که در این انتخاب چندین باور اصلی و اساسی وجود دارد و از مهم ترین آن ها می توان به این موارد اشاره کرد:
الف: انسان عصر پارینه سنگی شکارچی و کوچ رو بود و گاومیش، بز کوهی، اسب، آهو، گوزن و... برای وی حکم مرگ و زندگی داشت و او سعی می کرده تا از طریق ترسیم نقش این حیوانات (که به مثابه ی روح آن هاست) و شکار آن از طریق تیراندازی مجازی روح آن ها را مسخر کرده تا در طبیعت بهتر بتواند با آن ها مقابله کند (تصویر 5).
ب: در ارتباط مستقیم با این حیوانات بود و این حیوانات برای وی غیر از تأمین خوراک، پوشاک و سوخت، وجهه ای آرمانی داشته است (تصویر 6).
پ: موجب آشنایی وی با حیوان مورد نظر و افزایش مهارتش در هنگام شکار بود و بعضاًً از آن به عنوان هدف نشانه گیری و تیراندازی استفاده می کرده است.
د: سعی می کرده تا به باروری و ازدیاد نسل حیوانات از طریق تعدد در نقش کمک کند.

پیکر تراشی پارینه سنگی

بسیاری از محققین اعتقاد دارند که هنر انسان با ساخت مجسمه های سه بعدی تجلی پیدا کرده است. انسان از طریق بررسی در طبیعت و یافتن اشیایی که شباهت زیادی به انسان یا حیوان داشته اند و با اندک تغییری در آن ها توانسته است اولین مجسمه های بشریت را شکل دهد.
اغلب مجسمه های به دست آمده از دوران پارینه سنگی در ابعاد کوچک از جنس استخوان، سنگ، خاک رس می باشد. این مجسمه ها به شکل حیوان یا انسان است. از نمونه مجسمه هایی که در سراسر اروپا به دست آمده، مجسمه های کامل زن در ابعاد کوچک، بدون توجه به زیبایی و عریان، نمادی از باروری و حاصلخیزی بوده است. این مجسمه ها به طور قراردادی «ونوس» (یا الهه ی باروری) خوانده می شوند و یکی از این پیکره ها «ونوس ویلندورف» یافته شده از اطریش می باشد (تصویر 7).
نمونه ی دیگری از مجسمه های حیوان، نقش برجسته ای از «گاو با سربرگشته» کشف شده از غار «لاماگدالن» حدود 10000 تا 15000 ق. م در «دوردونی» فرانسه است (تصویر 8).

هنر میانه سنگی

پس از پایان عصر یخ یک دوره ی انتقالی پیش آمد که به دوره ی «میان سنگی» معروف است و در طی آن اروپا از لحاظ آب و هوایی همان گونه شد که امروزه شاهد آن هستیم. هنر این دوره مکمل هنر عصر غارنشینان است و تا حدودی از آن نیز سرچشمه می گیرد. تقاشی های کوچک و فوق العاده زنده نمای جانوران و انسان ها در صحنه های شکار، جنگ، رقص های جادویی و برداشت محصول در روی دیوارهای سنگی و پناهگاه های کم عمق سنگی در میان تپه های لم یزرع شرقی اسپانیا کشف شده اند.
آنچه در این تصاویر به طور خارق العاده تازگی دارد ظهور پیکره ی آدمی به طور انفرادی و در گروه های بزرگ و به هم پیوسته در کنار حالت ها، موضوع ها و محیط های بسیار متنوع است. نمونه ای از این تصاویر را «جنگاوران راه پیما» در دره ی «گاسولا» حدود 8000 - 3000 ق. م مشاهده می کنیم (تصویر 9). از خصوصیات این تصویر اغراق مرسوم شدید در حرکت - تکرار هماهنگ شکل اصلی و به طور کلی فدا کردن شکل ظاهر ناتورالیستی در برابر توصیف و وحدت عمل است. دانشمندان حدود 8000 تا 3000 ق. م را به عنوان تاریخ تقریبی این تحول تخمین می زنند.

هنر نوسنگی

ظهور عصر نوسنگی به خاطر به همراه داشتن تحولات عظیم در تاریخ به عنوان اولین انقلاب بشریت نام گذاری شده است، در این عصر که به پایان دوره ی طبیعت گرا نیز شهرت دارد، تحولاتی در شکل هنری نیز صورت می گیرد.
از مهم ترین خصوصیات عصر نوسنگی بدین ترتیب می توان اشاره نمود: آغاز کشاورزی - دامپروری و اهلی کردن حیوانات - یکجانشینی به جای سیاست کوچ رویی - آغاز رهایی از سلطه ی محض طبیعت - دگرگونی سمبل ها - ابزار سازی - آشنایی با سفالگری - ایجاد شکلی انتزاعی و هندسی از هنر - ابزار صیقل خورده - نساجی - بافندگی - معماری با چوب و سنگ - پیکره های کوچک اندام و مهرهای چهارگوش با نقوش برجسته. در این مرحله است که نیروی تفکر انتزاعی بشر هم در شیوره ی تولید و هم در هنر شکل گرا و هندسی رشد می یابد. در این هنر نشانه هایی از نظم و تعقل به چشم می خورد و به نظر می رسد که کشاورز عصر نوسنگی بسیاری از نیروها را به نظم مورد نظرش درآورده است. عوامل طبیعی نظیر: آب، کوه، کشتزار و حیوان به انتزاعی ترین شکل خود در قالب هندسی آشکار می شوند.

مکان های نوسنگی در نقاط مختلف دنیا

خاور نزدیک و میانه: بنا به اعتقاد اکثر دانشمندان انقلاب نوسنگی در خاور نزدیک زودتر از جاهای دیگر آغاز می شود و به ترتیب بین النهرین - جنوب غربی و مرکز ایران - سیلک کاشان - تپه ی حصار دامغان - محوطه های باستانی شوش و... از میانه ی هزاره ی ششم ق. م آغاز می شود.
(در بین النهرین جنوبی با شروع تمدن «العبید» به مرکزیت «اور» نوسنگی در این منطقه رو به زوال می رود و تحولی جدید در این منطقه رخ می دهد).
در مناطق دیگر دنیا به ترتیب می توان از: دره ی نیل (هزاره ی چهارم ق. م) چین (هزاره ی چهارم ق. م»و اروپا (هزاره ی سوم ق.م) نام برد.
آن چه در بررسی عصر نوسنگی حائز اهمیت است حلقه ی اتصال این عصر با شروع تمدن ها است. به طور مثال بعد از انقلاب نوسنگی در بین النهرین شاهد شکل گیری اولین تمدن در این مناطق هستیم و از آنجایی که راجع به تمدن های کهن در مباحث بعدی صحبت خواهد شد، بررسی بیش تر را به مباحث بعدی واگذار می نماییم، فقط مختصر توضیحی راجع به فرهنگ های نوسنگی در اروپا می دهیم.

فرهنگ های نوسنگی در اروپا

در اروپا سه فرهنگ و تمدن وابسته به هم در عصر نوسنگی شکل می گیرد که عبارتند از:
1- فرهنگ دانویی
2- فرهنگ دریاچه نشینان
3- فرهنگ مگالیتیک (ساختمان های بزرگ سنگی)
از بهترین ساختمانهای «مگالیتیک» که به نام های تخت خواب غول - سنگ جن - سنگ خورشید - سنگ میز فروشندگان - سنگ شیطان و... نیز خوانده می شود، می توان به بنای «استون هنج» در دشت «سالیسبوری» انگلستان و «موربیهان» در «برتانی» فرانسه با قدمت 1600 تا 1400 ق. م اشاره نمود.
ساختمان های بزرگ سنگی (مگالیتیک) چندین نوع دارند:
1) «دولمن» ها یا ساختمان تخته سنگی که از چند سنگ بزرگ عمودی با یک تخته سنگ به جای سقف تشکیل شده اند.
2) «منهیر» به سنگ هایی که به طور قائم در ردیف های موازی کار گذاشته شده اند گفته می شود و در بعضی از مناطق به طور دایره وار هستند که نام «کروملک» به آن ها داده اند. مثل بنای «استون هنج» (تصویر 10)
تا این جا ما به بررسی اولین عصر از اعصار سه گانه ی «توماس» پرداختیم که همان عصر حجر بود، حال به بررسی اعصار بعدی می پردازیم و هر دو عصر مفرغ و آهن را در یک مبحث مطرح می نماییم.

عصر فلزات

اعتقاد بر این است که این عصر زمانی اتفاق می افتد که شکل زمین به حالت امروزی خود درآمده و مهاجرت انسان ها به کنار آب ها و رودخانه ها آغاز می شود. این عصر به عصر «تولد دوران تاریخی» (7000 - 6000 ق. م) نیز شهرت دارد.
بر سر این که کدام تمدن و قوم توانست به کشف فلزات نائل آید هنوز نظر قطعی و دقیقی ارائه نشده است ولی بر اساس شواهد به دست آمده و تحلیل نظرات و اقوال مختلف می توان نتیجه گرفت که احیاناً مصریان اولین قومی بودند که توانستند به استخراج سنگ های معدنی بپردازند، ولی دانش استفاده از فلزات جهت ساخت ادوات و لوازم ضروری زندگی در اختیار بین النهرینی ها بوده است و آن ها اولین قومی بوده اند که به دانش استفاده از فلزات دست پیدا نموده اند. نخستین فلز کشف شده «طلا» بوده است و سپس «مس» کشف گردید و بعد از آن روی، قلع و سپس آلیاژ مس، روی و قلع (برنز یا مفزغ) کشف گردید.
آخرین فلزی که کشف گردید آهن بود ولی به خاطر قابلیت زیاد آهن در ریخته گری و راحتی در ساخت ادوات و ابزار، بیشترین استفاده از آهن را شروع کردند ولی قبل از آن آثاری از استفاده ی سومری ها از این فلز نیز به دست آمده است.
اولین بهره برداری انسان از سنگ آهن به شکل اکسید آهن، به عنوان ماده ی رنگی در نقاشی دیواری و ترسیم نقوش بر روی بدن و رنگ آمیزی گیسوان بود.

معماری پیش از تاریخ

بسیاری از دانشمندان آغاز ساخت بنا و استقرار بشر در نقطه ای ثابت را هم زمان با ظهور کشاورزی و انقلاب نوسنگی دانسته اند. همچنین لازم به توضیح است که اولین مکان های استقرار موقت بشر همان غارهای عصر حجر است.
زمانی که انسان به کشاورزی پی می برد، به خاطر رسیدگی دائم به گیاه اقامت در یک نقطه را برمی گزیند. رسیدگی به گیاه مستلزم استقرار در نقطه ای است که آب در دسترس او باشد به همین ترتیب شاهد هستیم که اولین تمدن های بشری در کنار رود دجله و فرات، تمدن هند در کنار رود سند، تمدن چین در کنار زرد و... از طرفی استقرار در یک نقطه ی ثابت نیاز به سر پناه جهت محافظت از خود و اقوام را در پی دارد و در راستای همین نیاز شروع به ساخت سرپناه می کند. به مرور با افزایش دانش و تسلط نسبی او بر طبیعت، سکونت در روستا جنبه ی دائمی تری می یابد و با کسب تجارب بیش تر در زمینه ی کشت و زرع امکان استقرار جمعیت های بیش تری فراهم می شود و این استقرار که به هر حال با ساختن سرپناه همراه بود، شکل و سیمای جدیدی به محل زندگی می بخشد و بالطبع روابط جدیدی را بر زندگی حاکم می کند و به دنبال آن اولین دهکده های ماقبل تاریخ بدین شکل آغاز می شود.
«رمان گریشمن» مستشرق (شرق شناس) فرانسوی معتقد است که قدیمی ترین محل سکونت بشر در دشت «سیلک کاشان» است. البته با توجه به کشفیات جدیدتر و حفریات پی در پی باستان شناسان، قدیمی ترن مکان مسکونی را در «تپه ی گنج دره» واقع در «هرسین» کرمانشاه می دانند.
اگر بخواهیم مراحل تکامل سکونت انسان را بررسی نماییم می توانیم سه مرحله ی تکاملی را در نظر بیاوریم:
1) ساخت آلونک با شاخسار درختان و عدم آشنایی نسبت به ساخت خانه و سپس ایجاد چینه های محقر در اطراف آلونک (دیوارهای بدون ملات).
2) استفاده از خشت های بیضی شکل به جای چینه (در این خشت با ایجاد گودی هایی در سطح خشت انسجام آن با ملات را بیشتر می کردند) و نصب در برای خانه ها.
3) ظهور آجر در معماری و جایگزین شدن آجرهای مستطیل شکل به جای آجرهای بیضی شکل، ایجاد کوچه های پیچ در پیچ - ایجاد روزنه هایی برای نور - استفاده از سنگ های خشک برای پی و کم کم شکل گرفتن خانه ها در کنار یکدیگر و ایجاد دهکده های ماقبل تاریخ (تصویر 11).
سیاست استقرار به جای سیاست گریز مستلزم آن است که انسان بتواند از خود در مقابل تهدید و تعرض اقوام دیگر دفاع کند، پس شروع به احداث حصار و برج و باور در اطراف اجتماع خود می کند. یکی از ارزنده ترین نمونه های باقیمانده از این برج و بارو را می توان در «اریحا» واقع در دره ی رود اردن بین 8000 تا 7000 ق.م نام برد. مردم این شهر در داخل خانه های تخته سنگی با کف های گچ اندود و داخل شهری با برج و باروهای خشن و مستحکم زندگی می کردند (تصویر 12) و از خصوصیات بارز این شهر دفن جمجمه های نیاکان خود در کف اطاق ها به نشان نوعی وابستگی شدید خانوادگی می توان اشاره کرد. جمجمه های گچ اندود اریحا و تمدن های کهن به عنوان «تله ی روح» نیاکان در مقبره متوفی قرار می گرفتند.(تصویر 13).
از سایر آثار باقیمانده ی دهکده های ماقبل تاریخ می توان به «چتل هویوک» در آناتولی ترکیه اشاره نمود. خصوصیت بارز این شهر خانه های به هم چسبیده، بدون گذر و خیابان است و نظیر آن را امروز در شهر «ماسوله» در ایران می توان مشاهده نمود (تصویر 14).

منبع مقاله :
حسینی، سید رضا، (1348)، هنر و معماری ایران و جهان، تهران: مارلیک، چاپ دوم، (1388)